دسته بندی ها

ما نسل هفتم بودیم

کد شناسه :235733
ما نسل هفتم بودیم
  • ناشر :
  • شابک :
    9786009929313
  • کد کتاب :
    235733
  • مولف :
  • نوبت چاپ :
    2
  • سال چاپ :
    1398
  • قطع :
    رقعی
  • نوع جلد :
    شمیز
  • تعداد کل صفحات :
    130
  • وزن :
    160
  • قيمت :
    220,000 ریال 165,000 ریال

قسمتی از متن کتاب: ما نسل هفتم بودیم. شاید دیگر از ما محافظت نشود. انگار همه‌ی رگ‌هایم از هم باز می‌شد. درد از مهره‌های کمرم شروع می‌شد و بقیه تنم را می‌ترکاند. سرم می‌ترکید. دست‌هایم می‌ترکید. قلبم و دل و روده‌هایم می‌ترکید. وقتی صدای ونگ‌ها را لای جیغ و دادهای شاباش شاباش دایه خانم و خاله خانم و مادر شوهرم شنیدم ، عرق موهایم را خیس کرده بود و از تمام تنم شره می‌کرد. خستگی توی تنم پهن شده بود و توی دست و پاهایم کش می‌آمد پلک‌هایم از ترسی که نمی‌شناختمش پایین نمی‌آمد. _ نخوابیا ! نخوابیا! بچه‌ام بی‌مادر می‌شه. ولی خیلی دلم می‌خواهد بخوابم. _شیرین . شیرین. پلک‌هایم را پایین می‌کشند. چشم‌های سرخ. پوست سرخ . موهای وز سیاه بلند. تن سرخ. جیغی از حنجره‌ام بالا می‌آید تا به دهانم برسد زوزه می‌شود. دایه نوازشم می‌کند. زیر لب می‌گوید: _ نخوابیا ! به تنم پیچ می‌دهم ، زوزه کرنش می‌شود. _ توروخدا یک کمی . یک چشم. بچه را می‌گذارند توی بغلم. بینی‌اش پف دارد. پلک‌هایش پف دارد . بالای لبش پف دارد. دون دون سرخ و سفید است. ناخن‌هایش بی‌رنگ است. به خاله جانم می‌گویم: _ به کی برده؟ چرا اینقدر زشت شده؟ مادر شی می‌گوید: _ شبیه ما که نیست. می‌خندد و می‌گوید: _ کجاش زشته؟ خدا را شکر سالمه! اگر وقت دیگری بود چیزی می‌گفتم. اما حالا کاش بچه را بغل می‌کرد تا من بخوابم . زیر پلک‌هایم ، آدمی گم می‌شود . چرا نروم؟ می‌آید تا با خودش ببرد . پلک‌هایم را روی هم می‌گذارم. _ ول کن. طوری نمی‌شه . ایستادم جلوی زنی سیاه‌پوش ، باریک و بلند ، پلک‌هایم روی هم می‌آید . جگر تازه‌ای دست زن است. خون روی انگشت‌هایش سر می‌خورد و چکه می‌کند. زن چشم‌های سرخ دارد. موهای بلند سیاه . می‌خواهد جگر را توی آب فرو کند. بالای جوی آبی ایستاده. زیر چشم نگاهم می‌کند. آب رونده است. جوی باریکی که معلوم نیست از کجا می‌آید به کجا می‌رود. جگر آدم است؟ توی دلم خالی می‌شود. سینه‌ام می‌سوزد ...

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر